در سال 1967 میشل فوکو سخنرانی مبنی بر " فضای دیگر" "" Heterotopias ارایه داد . فضای دیگر که معنایی غیر هرمونیک با فضای رسمی را شامل میشد و عملکرد هایی را در بر میگرفت که تا آن زمان به آنها توجهی نشده بود . این فضا میتوانست فیزیکی یا روانی باشد مانند فضای یک کیوسک تلفن یا فضای روانی ، هنگامی که شما خود را در آیینه میبینید .

این مفهوم از سویی در تضاد با آرمانشهر " " Otopias نیز قرار میگیرد و اشاره بر ناکامل بودن مفهوم آرمانشهر دارد . در سخنرانی میشل فوکو به تئاتر های خیابانی به عنوان فضا هایی که نه اینجا هستند و نه نیستند ،اشاره شده بود . آنها برای مدتی فضایی را خلق میکنند و سپس محو میشوند . در واقع فضای دیگرسوالی است درباره زمینه های بحرانی شهری و اجتماعی در تقابل انطباق و تجانس .

از نظر فوکو ناکجا «یا تصویری بی‌نقص از جامعه و یا تصویری در تضاد با آن» است. دگرجاها از نظر او ناکجاهای تحقق‌یافته‌ درمکان هستند. با این‌که دگرجاها واجد تعین مکانی‌اند، اما خارج از حدود هر مکان واقعی قرار دارند؛ یعنی مکان‌های بسته‌ای خارج از محدوده‌ی جامعه هستند.

دگرجاها مانند آینه‌هایی عمل می‌کنند که یا تصویری بی‌نقص از جامعه ارائه می‌دهند و یا تصویری سراسرنقص؛ آینه‌هایی که جا و مکان مشخصی دارند هر دو نوع ِ این دگرجاها، ناکجاهای مکان‌دار محسوب می‌شوند، چراکه مکان‌های واقعی را زیر سئوال می‌برند. عامل تحقق آن‌ها تقابل با واقعیت است؛ در دگرجاها این تقابل در مکان صورت می‌گیرد و در ناکجاها در ذهن.



ادامه مطلب...

تاريخ : دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:معماری,مکان,ادراک,فضا,
ارسال توسط moorche memar